او بعدها به دلیل نگاه خاصش به فیلم سازی و البته برخی کم لطفی‌ها به آمریکا مهاجرت می‌کند و امروز هم در ژاپن به عنوان فیلم ساز و استاد دانشگاه مشغول است.

سلام نو – سرویس فرهنگ و هنر: نام امیر نادری در سینمای ایران با فیلم دونده، با امیرو و با آن صحنه‌های شاهکارش گره خورده است، صحنه‌هایی که هنوز که هنوز در تیزرهای مختلف سینما و تلویزیون ایران به چشم می‌خورد.

امیر نادری کارش را در سینما با عکاسی آن هم در فیلم‌هایی در اندازه قیصر آغاز کرد و بعدها به یکی از پرچمداران سینمای موج نو ایران تبدیل شد، هرچند در نهایت به خاطر ناملایمت‌ها از ایران به آمریکا رفت و اکنون هم در ژاپن زندگی می‌کند.

در سال ۱۳۵۰ اولین فیلمش خداحافظ رفیق را کارگردانی کرد. توجه جشنواره‌های جهانی با فیلم دونده و آب، باد، خاک به او جلب شد. دونده از سوی تعدادی از منتقدان در فهرست یکی از تاثیرگذارترین فیلم‌های ربع قرن اخیر معرفی شده‌است.

دونده یکی از بهترین کارهای نادری و احتمالا مشهورترین کار او در بین مخاطبان ایران است که حاصل همکاری او با چهره‌ای مانند بهروز غریب پور است. داستان دونده داستان نوجوانی جنوبی به نام امیرو است. امیرو نوجوان تنهایی است که رویایش سفر به آن سوی خلیج فارس و آزادی است. او بطری‌های خالی، قوطی و چیزهایی از این دست را از میان زباله‌ها جمع می‌کند و می‌فروشد و با واکس‌زدن کفش خارجی‌های مقیم آبادان روزگار می‌گذراند. امیرو کم‌کم به کلاس درس شبانه می‌رود و الفبا را یاد می‌گیرد و با ماجراهایی مواجه می‌شود.

این فیلم برنده‌ی عناوینی چون جایزه‌ی بالن طلایی جشنواره‌ی سه‌قاره‌ی نانت ۱۹۸۵، جایزه‌ی ویژه‌ی جشنواره‌ی بین‌المللی فیلم سنگاپور ۱۹۸۵ و جایزه‌ی ویژه‌ی هیئت‌داوران جشنواره‌ی بین‌المللی فیلم کودکان سینه جونیور ۲۰۰۰ شده است.

نادری به عنوان یکی از فیلم سازان پیش‌تاز موج نوی سینمای ایران نظرش را درباره‎ی کسانی که امروز در ایران فیلم سازی می‎کنند، چنین بیان می‎کند:

"راستش خیلی کم. اگر فیلمی را دیدید که گفتند من هم دیده‎ام، یقین بدانید چندین‎بار از من خواسته شده و حتی گاهی توسط خود سازندگان و به همراه آنها فیلم را دیده‎ام. در فیلم‎هایی هم که دیده‎ام همه چیز عوض شده. مردم، خیابان‎ها و دیگر تهران، آن تهرانی که من می‎شناختم، نیست. من ٣٢ سال است که از ایران خارج شده‎ام و هرگز در این مدت بازنگشته‎ام. حتی تلفن هم نزده‎ام. خیلی هم ایران را دوست دارم. حتی یک فامیل خیلی کوچکی دارم که اگر یک دلار دربیاورم نصفش را برایشان می‎فرستم و حتی نمی‎دانم که آنها، آن را می‎گیرند یا نه. در مجموع اگر از فیلم‎سازان داخل ایران فیلمی هم دیده باشم در جشنواره‎ها بوده؛ مثل فیلم «گبه». آنچه بیشتر دیده‎ام شیفتگی این بچه‎هایی است که حالا در ایران فیلم می‎سازند. ولی کم دیده‎ام و نمی‎توانم درباره‎اش حرف بزنم. اما فیلم‎هایی که دیده‎ام حتما در هیأت‎های داوری و جشنواره‎ها بوده که دیدم. مثلا فیلم «چندمتر مکعب عشق» را وقتی در ژاپن عضو هیأت داوران بودم، دیدم؛ خیلی جنگیدم که جایزه هم بگیرد. چون بسیار فیلم خوب و قوی و استخوان داری از آب درآمده بود. اما بقیه اعضای هیأت داوران موافقت نکردند."

او بعدها به دلیل نگاه خاصش به فیلم سازی و البته برخی کم لطفی‌ها به آمریکا مهاجرت می‌کند و امروز هم در ژاپن به عنوان فیلم ساز و استاد دانشگاه مشغول است.

امیر نادری در ویترین افتخارات خود جایزه‎ی برنز برای فیلم «آب، باد، خاک» از جشنواره‎ی فیلم دمشق (۱۹۹۱)، تقدیر ویژه‎ی انجمن جهانی کاتولیک برای فیلم «وگاس: بر اساس یک داستان واقعی» در جشنواره‎ی فیلم ونیز (۲۰۰۸)، جایزه‎ی بهترین فیلم انجمن فیلم‌سازان جوان ایتالیا برای فیلم «وگاس: بر اساس یک داستان واقعی» از جشنواره‎ی فیلم ونیز (۲۰۰۸) و جایزه‎ی فیلم‎ساز جوان برای فیلم «وگاس: بر اساس یک داستان واقعی» از انجمن سینما پاریس (۲۰۰۹)، و بسیاری جوایز دیگر را در دارد.

کد خبرنگار: ۱
۰دیدگاه شما

برچسب‌ها

پربازدید

پربحث

اخبار عجیب

آخرین اخبار

لینک‌های مفید

***