سلام نو – سرویس اجتماعی: شب گذشته خبری با تیتر "تیراندازی در افسریه تهران" روی خروجی خبرگزاریها قرار گرفت، خبری که بسیاری در نگاه اول آن را خبری دروغ برای جذب کلیک دانستند، اما با گذشت یکی دو ساعت نه تنها خبر تکذیب نشد بلکه پلیس با تایید خبر از یک کشته و دو زخمی در این هفتتیرکشی خبر داد.
بنا به گفته یک منبع آگاه در ناجا چند نفر به صورت مسلح وبا اسلحه کلاش و قمه در بلوار خاتمالانبیای تهران ورود کرده و خیابان را به رگبار بستند که باعث کشته شدن یک نفر که راننده اسنپ بود و زخمی شدن دو نفر که یکی از آنها یک پسر دوازده ساله بود شد.
ساعاتی بعد سردار حمید هداوند جانشین رییس پلیس روایت دقیقی از فاجعه ارائه کرد وگفت: ۴ نفر با خودروی پرشیای سفید، در حالی که خودرو فاقد پلاک بود، با صورت پوشیده و برابر اظهارات شهروندان با سلاح کلاش و دو کلت و یک شمشیر مقابل قهوهخانهای در قصر فیروزه، بلوار خاتم الانبیا، اقدام به تیراندازی با کلاش کردند که دو عابر تیرخورده و یک نفر داخل پراید بر اثر تیراندازی فوت کرده است.
این که ایران هم مثل دیگر نقاط دنیا خلاف کار مسلح و آدم کش دارد مسئله عجیب و دور از ذهنی نیست، نکته تعجب برانگیز که باور خبر را سخت میکرد فضای خشن و غیرقابل باور این رخداد آن هم درست در وسط شهر بود!
از تجریش تا خزانه گاه و بیگاه خبر درگیریهای خیابانی منجر به فوت مخابره شده ولی فضای خیابانهای تهران و ایران با هفتتیر کشی در وسط شهر به سبک آمریکای جنوبی غریبه است، آنچنان که مردم در ساعات اول باور نمیکردند خبر درست باشد.
پرسش مهم این جا است که چه شده که این روزها قبح خشونت در جامعه ریخته و تسویه حسابهایی که قبل از آن خفا انجام میشد این روزها این چنین به میان جامعه آمده؟ خشونتی که با خجالت و هزار اما و اگر رخ میداد چگونه این چنین برهنه به وسط شهر آمده؟
واقعیت این است که دو عامل جدی را میتوان عامل ترویج خشونت در جامعه و نرمال سازی دانست. نخست فشار اقتصادی کمر شکنی که ستون فقرات قشر متوسط و فرودست را هدف گرفته و با کاهش آستانه تحمل آنها خشونت را در اشکال مختلف به میان جامعه آورده.
دیگر آن که عموم رسانهها از جمله صدا و سیما به نوعی مروج خشونت هستند، کاری که در شرایط فعلی برای جامعه ایران تشدید کننده شوک و سم مطلق است. خبرگزاریها و رسانههای آنلاین برای کلیک بیشتر اخبار خشونت بار منتشر میکنند و صدا و سیما هم به صورت پنهان و عیان ترویج خشونت خانگی و خیابانی میکند.
امان الله قرایی مقدم، پیش از این با اشاره به این مسئله ریشه ام الفساد جامعه امروز را بیکاری و فقر دانسته و به سلام نو گفته بود: راه حل مشکل، ام الفساد یعنی بیکاری را رفع کنید و به جامعه شادی بدهید، چون شکم گرسنه شادی نمیفهمد. آقایان فکر میکنند جامعه یک ماشین است و اگر جایی از آن خراب باشد جای دیگری از آن متوجه نمیشود، در حالی که جامعه بدن است و مسائل مختلفش روی هم اثر میگذارد.
او با بحرانی توصیف کردن جامعه تاکید کرده بود: امروز از سریالها تا رنگ لباس مردم خشونت، عصبانت و پرخاشگری میبارد. در این جامعه اثری از شادی و خوشی نیست، آن وقت چطور میتوان انتظار داشت در این فضا خشونت وجود نداشته باشد.
به طور طبیعی در چنین جامعه حد نرمال خشونت افزایش مییابد و دعوایی که تا دیروز با داد و فریاد حل میشد امروز به مشت و چاقو ختم میشود و دعواهایی که با چاقو حل میشد امروز با اسلحه حل میشود.
اگر هر چه زودتر برای این فقر کمر شکن که زمینه خشونت را مهیا کرده فکر نشود و با ترویج خشونت در جامعه مقابله درست صورت نگیرد باید آماده باشیم تا خبرهای بیشتری مثل این هفت تیر کشی انتقام جویانه در وسط خیابان را بشنویم و بخوانیم. چون خشونت عادی و طبیعی و شاید حتی در مواردی مشروع شود و قبح آن به طور کامل فرو ریزد.