شکوری مقدم نوشت:
« سلام
بنده اصولا شنونده و یادگیرنده هستم اینجا،ولی حس کردم شاید لازم باشد کمی سفره دلمان را بگشاییم.
اول آنکه تعامل را ما با صدا و سیمای آقای جبلی عزیز شروع کردیم. ما چندین نامه به آقای جبلی زدیم و در خصوص تعامل محتوی و تهاتر محتوی صحبت کردیم؛ ولی همگی بی جواب و بی نتیجه بود، ما هر چه از ساترا بهدلیل نفس و ذات صدا و سیمایی اش بخصوص در دوران اخیر که اتمسفر معاونت فضای مجازی صدا وسیما، ساترا را مدیریت میکند، دیدیم. ناجوانمردی ، ناصوابی و کارشکنی بود. حد یقف هم ندارد ، یک سیکل کاملا معیوب. روزهای اول ساده شروع شد ، مجوز انتشار بود و ممیزی کلی! روزهای آخر حتی پست های شبکه های اجتماعی مان را باید تایید میکردند،همینقدر سنگین، سهمگین و بسته.
تمام تولیداتمان را خوابانده بودند، همین دوستی که اسمش رو بردید (حسامپور)، دو ماه، نامه ای به فرودگاه امام بابت معرفی تیم تولید برای تولید سریال «یاغی» را روی میزش بی پاسخ گذاشته بود و 200 نفر عوامل تولید لنگ در هوا بودند؛ چونمعتقد بود سریال سیاه نمایی است! دوستان ارشاد میدانند نامه های ناجی هنر در کمتر از یکساعت در ارشاد امضا میشود و کار تولید کننده را راه میاندازند.
سریال یاغی ۱۹ خرداد ۱۴۰۰ با مطالعه کامل فیلیمنامه موافقت کلی از ساترا دریافت کرده بود ، ولی بزرگواران پس از پایان ۹۰ درصد تولید ، ده صفحه اصلاحیه در سطح فیلمنامه به سریال داده بودند! تمام احساس و روح ما را داغون کردند.
تک تک سریالهای ما پر از چالش های مضحکانه است.
سریال «ساخت ایران» را برج ۵ سال ۱۴۰۰ در سامانه ساترا ثبت کرده بودیم، پس از کلی منت و التماس برج ۱۱، سال ۱۴۰۰ شفاها موافقت کلی انتشار دادند، باورتان میشود دو روز بعد تماس گرفتند که برای آقای بهرنگ علوی در برج ۱۰ سال ۱۴۰۰ نامه ممنوع الکاری زده شد و سریال امکان انتشار ندارد! هر چی توضیح دادیم مگر میشود این نامه عطف بهماسبق شود؟ پروژه ای که تولیدش تمام شده را چه کنیم!
نهایت پیشنهاد تیم صیانت صدا و سیما میدانید چه بود؟
فرمودند اقای شکوری از بهرنگ علوی و تهیه کننده سریال شکایت کنند و از دادگاه خسارت مالی خود را مطالبه کنند؟!؟ همینقدر ابتذال در منطق!
ما دلمان خون است آقایان و خانمهای محترم، بابت هر سریال، شخصیت و روحیه و انگیزه ما را پاره پاره میکنند.
اصلا امر غریبی نیست، همین اکنون در صدا و سیما این فضا به فرایند روتین و روزانه تبدیل شده، ولی اینجا بخش خصوصی است، با بیت المال هر چه می کنند به خودشان و خدایشان مربوط است.
ما حرف نا آشنایی نداریم ، همه حرف ما این است که رگولاتور یا تنظیم گر ما نباید رقیب و ذینفع باشد.
این حرف شرعا، اخلاقا و قانونا حق و صحیح است. حرف دیگر پلتفرم های VOD هم تا یک ماه قبل همین بود و چندین نامه به ریاست قوای مختلف با همکاری هم نوشتیم؛ ولی امروز شاید تصمیشان چیز دیگری باشد که برای بنده محترم است ولی بنده و همکارانم در فیلیمو این خواسته حق خود که بهدنبال رگولاتوری بی طرف باشیم دنبال میکنیم.
برادر بزرگوارم اقای جبلی در سازمانی با آن عرض و طول و پیچیدگی و دردسر و ایستایی، چگونه میتوانند تیم های جوان بخش خصوصی و شرکت های دانش بنیان با سرعت و انگیزه بالا را مدیریت کنند؟ هرگز نمی شود، حتی اگر از رشد و توسعه ما خوش حال شوند که باورش از نظر منطقی سخت است.
اصلا ابزار و سیستم فکری- عملیاتی لازم اش در سازمان وجود ندارد
ما اشتباه نداریم؟ حتما داریم.
همه محتوی های ما از نظر فرهنگی و کیفی بی نقص است ، حتما نه.
مگر در سیمای ملی میشود ادعای بی نقصی کرد.
بسم الله بسازند ما نقد کنیم.
ولی از ۴ سال قبل که شروع به تولید کردیم؛تا امروز پیشرفت و اصلاح فرایندمان و مسیر یادگیری مان را کاملا قابل ارزیابی است.سینمای کشور حداکثر سالی ۳۰۰ میلیارد تومان تولید دارد ، اینجا در vod به سالی ۱۳۰۰ میلیارد تومان تولید رسیده ایم.
این امر خطیر نمی تواند یکسره تحت مدیریت صدا و سیما ، آن هم در این شرایط خاص زمانی اش از نظر تولید و مخاطب باشد.
عقل جمعی تری برای تنظیم گری این صنعت لازم است.
شورای عالی انقلاب فرهنگی ، وزارت ارشاد ، شورای عالی فضای مجازی ، صدا و سیما ، وزارت ورزش و جوانان.
فیلیمو کاملا مشتاق رگولاتور است ولی رگولاتوری دانا، بی طرف و علاقمند به رشد صنعت.
مگر می شود هنوز چهار خط ضوابط تولید به ما ابلاغ نشده است و انتظار تولید در چارچوب های انتزاعی از ما دارند؟
تا کی باید سلیقه شخصی اقای ایکس و و ایگرگ بجای چارچوب روشن حاکم بر تولیدات بخش خصوصی باشد؟ بخدا نمی شود. بخدا این راه به ناکجا آباد است.
زیاده گفتم ، عذرخواهم.
ولی به عرایضم فکر کنید.»
نظر شما