دکتر فاطمه رحمتی*: سیاست های ارزی زمانی از کارایی برخوردارند که با اجرای آن ها بدون ایجاد تورم و نا اطمینانی و ایجاد نوسانات در متغیرهای کلان بتواند مخارج و تقاضا روی کالاهای داخلی را افزایش دهند . به همین منظور به سیاست کاهش رسمی ارزش پول ملی، سیاست چرخش مخارج نیز گفته می شود. یعنی در صورت وجود بسترهای لازم با افزایش نرخ ارز ، قیمت کالاهای قابل مبادله نسبت به کالاهای غیر قابل مبادله افزایش می یابد ، منابع به سمت کالاهای قابل مبادله چرخش می کنند، تقاضا برای واردات کاهش می یابد و در صورت قیمت گذار بودن ، تقاضا برای صادرات افزایش می یابد و در صورت قیمت پذیر بودن درآمد ریالی صادرکنندگان از بابت صادرات افزایش می یابد . دو نکته ی مهمی که در اینجا وجود دارد ؛ اول اینکه باید شرایط فنی، نهادی ، رقابت پذیری و مدیریتی فراهم باشد تا تغییر نرخ ارز به تغییر ترکیب کالاهای قابل مبادله و غیر قابل مبادله بیانجامد و صادرات را تقویت کرده و واردات را محدود کند.
نکته دوم این است که این کار باید در فضای با ثبات و مناسب انجام شود ، با توجه به فرمول آن در اقتصاد، سیاست ارزی زمانی از کارایی لازم برخوردار است که تفاوت حاصل ضرب واریانس تولید و تورم و کوواریانس آن یا تفاوت حاصل ضرب واریانس صادرات و تورم و کوواریانس آن دو، نزدیک به صفر باشد . یعنی وقتی که هم صادرات و هم تولید به دنبال افزایش نرخ ارز افزایش یابد و تورم یا کاهش یابد یا حداقل چندان افزایش نیابد .
اما از آنجا که در اقتصاد ایران در شرایط کنونی تولید، محور اصلی نیست و شرایط فنی ، نهادی ، مدیریتی و رقابت پذیری برای تولید قابل صادرات فراهم نیست و از آنجا که تغییرات نرخ ارز موجب افزایش تورم و تحریک انتظارات تورمی می شود و هزینه های زیادی از این ناحیه بر اقتصاد و جامعه تحمیل می کند سیاست های ارزی از جایگاه واقعی خود بر خوردار نیست.
*اقتصاددان جوان
نظر شما