فاطمه رحمتی، اقتصاددان جوان در یادداشتی نوشت: انتخابات یک واقعیت سرنوشت ساز است که آینده را برای همه ما رقم خواهد زد.
اما اینکه آینده ای خوب داشته باشیم و یا بد، همه و همه به طرز تفکر و نگرش ما در مورد انتخاب خودمان بستگی دارد.
مثلا در خصوص انتخابات مجلس و یا شورای شهر، هرگاه نگرش ما در نظر گرفتن منافع فردی و محدود به اطرافیان خود بوده، بشدت ناموفق بوده ایم و شکست خورده ایم؛ اما جوامع و مردمی که نگرشی کلی و عمومی داشته اند،همواره پیروز بوده اند و شهر و دیاری آباد را شاهد بوده اند.بنابر این به نظر میرسد که دیگر زمان آن رسیده است که ما نیز با دید وسیع تر در انتخابی هوشمندانه و از سر آگاهی شرکت کنیم وانتخاب حزبی، طایفه گرایی و آشنا محوری را به پایان برسانیم و به ارتقای سطح جامعه و درنهایت به آبادانی کشور عزیزمان در عرصه های مختلف فکرکنیم.
این روزها زمزمه های مملو از یأس و نا امیدی در میان مردم پیچیده است و همواره این سوال را از یکدیگر می پرسند که انتخاب های ادوار گذشته چه عوایدی برایمان داشته است که این دوره نیز در انتخابات شرکت کنیم؟
بهتر است این سوال را ازخود بپرسیم که در دوره های قبل با چه هدف و نیتی در انتخابات شرکت کرده ایم که گاهی اوقات با ناکامی در انتخاب فرد شایسته و اصلح مواجه شده ایم؟
آیا جز این است که عمدتاً به خاطر پیروزی بر طرز تفکر جناح مخالف و یا حمایت از حزب خاصی و یا از سر عناد و رقابت با طوایف دیگر در سطوح محلی و یا با نیت منفعت های شخصی و زود گذر در انتخابات حضور داشته ایم؟
چه میزان از جامعه تاکنون از کاندیدی حمایت کرده که همراه با حزب،جناح،طایفه و یا همگام با طرز تفکر آن ها نبوده ودر بعضی اوقات حتی بدون وعده و وعیدهای شخصی نسبت به انتخاب اصلح اقدام کرده است؟
چند نفر از ما،آگاهی و دانش کاندیدای مورد نظرمان برایمان اهمیت داشته است؟
پس تا زمانی که با طرز تفکر غلط در عرصه انتخابات شرکت می کنیم، انتظار آبادانی شهر و دیارمان را نداشته باشیم.
عده ای هم به خاطر تاثیر گرفتن از تبلیغات منفی دشمنان نظام علیه مردم و کشورمان، مدام دم از عدم حضور در انتخابات می زنند و خیال می کنند عدم حضورشان پای صندوق های رای،نشان از روشنفکری و آگاهی است،اما این اشتباهی بسیار بزرگ است،چرا که اگر ما با علم و دانش سیاسی در انتخابات شرکت نکنیم،قطعاً کسانی ضمام امور را به دست می گیرند که زیانی بس سنگین تر بر ما و آینده فرزندانمان وارد میکنند، که یا جبران ناپذیر است و یا سالها طول خواهد کشید که تبعات آن از بین برود.
اگر در خانواده ای یکی از اعضای خانواده اشتباهی مرتکب شود باید بنیان آن خانواده به طور کامل از بین برود؟
آیا اگر مسئولی در انجام وظایفش کوتاهی کرده باشد و یا مرتکب جرمی شده باشد آیا باید یک جامعه و کشور تاوان پس دهد؟
آیا جز این است که آن مسئول بصورت مستقیم و یا غیر مستقیم و تحت تاثیر انتخاب خود ما، از روی عدم آگاهی و شناخت دقیق نسبت به شایسته گزینی در رأس سازمان،اداره و ... قرار گرفته است؟
اولین مرحله برای برداشتن قدم های بزرگ ، خوب دیدن است.
تا چشمان بینا و گوش های شنوا و بصیرت نداشته باشیم ، هر قدم که برمی داریم ،به جانب بیراهه خواهد بود.
یک ضرب المثل عامیانه به این نکته اشاره می کند که شاید پول خوشبختی نیاورد اما قطعا بی پولی بدبختی در پی خواهدداشت؛ این مثال در مورد حضور در انتخابات نیز کاملا صدق میکند که شاید ، حضور در انتخابات منفعت شخصی برای مانداشته باشد، اما بطور قطع عدم حضورما تبعات منفی و زیان باری برای آینده ما،نسل های بعد و در نهایت عدم توسعه شهر و جامعه را در پی خواهد داشت.
ما باید بدون توجه به تبلیغات منفی در این خصوص و با درایت و دانش ،با حضور گسترده در پای صندوق های رای ، سرنوشت و آینده خود را به نیکی و سعادت رقم بزنیم.
نظر شما